کتاب پرتقال خونی

پرتقال خونی بعد مدت ها کتابی را یک نفس و یک روزه تموم کردم با وجودی که محتوای ساده ای داشت و موضوع خیلی جدیدی نبود کتاب گره دار و دارای فراز و نشیب نیست ولی انگار همین سادگی توصیف های زیاد و ملموس نویسنده از فضاها ادم ها کشش عجیبی را برای خوندن بی وقفه ایجاد میکنه داستان مردی زنی است که درگیر صفات خساست اعتیاد و بی مسیولیتی و از همه مهمتر بی عشقی مردان اطرافش هست که همه این صفات را در حس مادرانه اش بیدار میکند و در پایان اشتی کوچکی با زنانگی اش دارد . کتاب وقلم نویسنده را در توصیف و روایت داستان دوست داشتم . جاهایی پرش و توصیف کم رنگ برخی شخصیت ها و حتی جاهایی مثل صحنه قتل و .. تو را به حدس و گمان های کوچکی وا میداشت کتاب شاید حرف زیادی برای گفتن نداشته باشد ولی خماری و لذت خوبی در پایان مهمان اندیشه ات میشود زنی را روایت میکنه که شاید ماها در دوره ای از زندگی باهاش همزاد پنداری کنیم مسولیت هایی که زمانه بردوش میگذاردحسرت های کودکی و نوجوانی مردسالاری ها و دور شدن از زنانگی و از همه مهمتر سازش نکردن با جبر زمانه و تلاش برای عبور از مشکلات اقتصادی، اجتماعی(تجاوزقتل اعتیاد) و سوگ هرچند به هر کدام از اینها شاید اشاره کوتاهی میکنه ولی راوی داستان شخصیت قوی را القا میکنه که میشه از زندگیش و کتاب درس گرفت محور اصلی داستان زندگی زنی است که با پدر ناپدر و همسر ناهمسر روبروست و حل بحران هایی که باید مدیریت کنه در کل خوندنش توصیه میکنم