“ کتاب دختری در قطار ” داستانی‌ست با رنگ‌مایه جنایی و عشق، که کمی هم ما را می‌ترساند. راشل زنی که در زندگی زناشویی شکست خورده و از همسرش جدا شده است روز به روز بیشتر به سمت الکل می‌رود. از طرفی به همین دلیل از کار اخراج می‌شود و برای اینکه هم‌خانه‌اش و کسی متوجه اخراج او نشود هر روز سر ساعت مقرر با قطار به لندن می‌رود؛ او هر روز با گذر قطار از منزل یک زوج و دیدن لحظه‌ای آن‌ها در ذهن خود از این زوج تصویرسازی می‌کند، سپس در لندن وقت می‌گذراند و در نهایت پس از پایان ساعت کاری بر می‌گردد تا کسی متوجه وضعیت اسف‌بار زندگی او نشود. همسر سابقش “تام” اکنون ازدواج کرده ولی راشل هنوز هم بی‌اندازه عاشق اوست. در ابتدای کتاب دختری در قطار، راشل به بیان تصورات و داستان زندگی خود می‌پردازد و مخاطب متوجه داستان عاطفی او می‌شود اما با جلو رفتن رمان معماهای زیادی در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد و اختیار خواننده را حتی از لحظه‌ای رها کردن کتاب می‌گیرد.