ادبیات

هیچ وقت دروغ نگو

کتاب هیچ وقت دروغ نگو نوشته فریدا مک فادنبرچسب

هیچ وقت دروغ نگو

انتخاب کیفیت کتاب
این کتاب به طور مستقیم از ناشر آن تهیه شده و کاملا نو میباشد.
تعداد موجود در انبار : ۵ عدد

تایید کیفیت توسط ریباکس!

۲۵۹٬۰۰۰ تومان
۲۴۶٬۰۵۰ تومان
۵%
کیفیت : نو
#جنایی
#ادبیات_معاصر
#رمان
#ادبیات_آمریکا
#معمایی

معرفی کتاب

هیچ وقت دروغ نگو

کتاب "هیچ‌وقت دروغ نگو" (Never Lie) نوشته‌ی فریدا مک فادن، رمانی در ژانر رازآلود، جنایی و روان‌شناختی است که با داستانی پر از پیچیدگی‌های روانی و رازهای ناگفته، مخاطبان خود را درگیر سفری پر از تعلیق و هیجان می‌کند. این کتاب با روایت داستانی مرموز و غیرمنتظره، توجه طرفداران ژانر تریلر را به خود جلب کرده است.

این کتاب به سرعت پس از انتشار به یکی از کتاب‌های پرفروش در ژانر تریلر تبدیل شد. محبوبیت کتاب به گونه‌ای بود که در لیست پرفروش‌های آمازون قرار گرفت و خوانندگان بسیاری را در سراسر جهان جذب خود کرد.

 

 خلاصه داستان کتاب هیچ‌وقت دروغ نگو

داستان کتاب "هیچ‌وقت دروغ نگو" حول محور زوجی به نام تریشیا و ایتن می‌چرخد که به دنبال خرید یک خانه جدید هستند. آن‌ها به یک عمارت قدیمی و بزرگ می‌رسند که پیش‌تر متعلق به یک روان‌پزشک معروف به نام دکترادرین هیل بوده. با وجود اینکه خانه در نگاه اول جذاب به نظر می‌رسد، اما خیلی زود تریشیا و ایتن متوجه می‌شوند که این مکان دارای رازهای تاریک و پنهانی است که سرنوشتشان را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.

در اولین روز بازدید از خانه، تریشیا و ایتن در شرایطی غیرمنتظره و بحرانی گرفتار می‌شوند. یک طوفان شدید آن‌ها را در خانه گیر می‌اندازد و دسترسی‌شان به دنیای بیرون را قطع می‌کند. در حالی که به دنبال راه نجات و کشف بیش‌تر در خانه هستند، تریشیا به‌طور اتفاقی مجموعه‌ای از نوارهای ضبط‌‌شده را در دفتر کار دکتر هیل پیدا می‌کند. این نوارها حاوی جلسات مشاوره‌ای با بیماران مختلف است که در آن‌ها رازهایی تکان‌دهنده و اسراری نهفته فاش می‌شود.

اما همه این‌ها در حالی است که تریشیا تصمیم دارد این خانه متروک را به خانه‌ای رویایی برای همسر و دخترش تبدیل کند. آیا موفق می‌شود؟

 

پیچش‌های داستانی و فضای پر تعلیق در کتاب "هیچ‌وقت دروغ نگو"

هرچه تریشیا بیش‌تر به نوارهای ضبط ‌شده گوش می‌دهد، بیش‌تر به این نتیجه می‌رسد که چیزی عجیب و مرموز در خانه رخ داده است. متوجه می‌شود محتوای نوارها ممکن است به گم شدن دکتر هیل مرتبط باشند و نوار آخر پرده از رازی هولناک برمی‌دارد.اما تنها راهی که دو نفر می‌توانند یک راز را نگه دارند این است که یکی از آن‌ها مرده باشد.

کتاب هیچ‌وقت دروغ نگو مناسب چه افرادی است؟

هیچ‌وقت دروغ نگو یک کتاب کامل برای کسانی است که عاشق داستان‌های پر از تعلیق و هیجان هستند. این رمان نه تنها از نظر روایت و پیچیدگی‌های داستانی، بلکه از نظر پرداخت به درون‌مایه‌های روان‌شناختی نیز بسیار غنی است. اگر به دنبال کتابی هستید که شما را تا آخرین صفحه درگیر نگه دارد و ذهن‌تان را با معماهای پیچیده به چالش بکشد، این رمان انتخابی بی‌نظیر خواهد بود.


جوایز افتخارات کتاب هیچ‌وقت دروغ نگو

-از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز

-از پرفروش‌ترین کتاب‌های ساندی تایمز

-از پرفروش‌ترین کتاب‌های لیست USA TODAY

-اثر پرفروش آمازون

 

بخش‌هایی از کتاب هیچ‌وقت دروغ نگو

صدای بیمار در نوار واضح بود، حتی با وجود اینکه زمزمه می‌کرد: 'من مجبور شدم این کار را انجام دهم. هیچ انتخاب دیگری نداشتم.'

تریشیا نمی‌توانست جلوی لرزش دست‌هایش را بگیرد. صدای مرد در نوار، سرد و بی‌احساس بود. او ادامه داد: 'اگر من این کار را نمی‌کردم، او مرا می‌کشت. من می‌دانستم که هیچ راه فراری نیست. برای همین...'

تریشیا احساس کرد که قلبش به شدت می‌زند. او نمی‌توانست ادامه‌ی جمله را باور کند. این‌جا چه چیزی در جریان بود؟ آیا اینجا واقعا همان چیزی بود که فکر می‌کرد؟ در آن لحظه، فهمید که او و ایتن در معرض خطری قرار دارند که هرگز تصورش را هم نمی‌کرد.

 

-پشت در خونه تم.

لرزی به ستون فقراتم می افتد. همیشه به آدم هایی مثل پیج و گلوریا که می‌گفتند برای خانه ام به سیستم امنیتی نیاز دارم می خندیدم. همیشه اینجا احساس امنیت می‌کردم. ولی حالا که به کلمات روی موبایلم خیره نگاه می‌کنم , دیگر احساس امنیت ندارم. مطمئن نیستم دیگر هیچ وقت احساس امنیت کنم.

نگاهی به پنجره پشت سرم می‌اندازم. یک ساعتی می‌شود که خورشید در آسمان پایین آمده و الان هوای بیرون خانه تاریک است. آنقدر سریع از روی صندلی چرمی‌ام بلند می‌شوم که صندلی ام در اتاق سرمی‌خورد و به دیوار پشت سرم کوبیده می‌شود. نمی‌توانم این پیام‌ها را نادیده بگیرم. مدت زیادی است که ای جی را می‌شناسم و می‌دانم که بی خیال این ماجرا نمی شود. موبایلم را با خودم به سمت در ورودی خانه می‌برم. مثل آن موقعی که پیج برای دیدنم آمده بود , موبایل را محکم توی دست چپم می‌گیرم. به سرم می‌زند به پلیس تلفن کنم , ولی سریع این فکر را از سرم بیرون می‌کنم. ای جی مرتکب کار اشتباهی نشده است. بله , وارد ملک من شده , ولی هیچ مدرکی ندارم که نشان دهد دیگر بیمارم نیست و پرونده اش را بسته‌ام. در خانه‌ام را که نشکسته است. و اگر آن ویدیو را به پلیس نشان دهد, کارم تمام است. الان برگ برنده دست اوست...


 

کتاب ارزش معنوی دارد ، ولی ما به ظاهر و سلامت آن هم خیلی دقت میکنیم.
خرید کتاب از ریباکس یعنی ارزان، مطمئن و آسان.

معرفی تصویری کتاب

کتاب های مشابه

مشاهده همه

کتاب های دیگر از این ناشر

مشاهده همه
نظرات

0 نظر

نظری وجود ندارد

اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکنید!

نظر خود را درباره این کتاب بنویسید!

نظر شما بعد از تایید نمایش داده خواهد شد.