

قیمت نو این کتاب :
۴۰٬۰۰۰ تومان!
ثانیه خانم یک برج سیطبقهی خالی داشت. صبحها از وقتی بیدار میشد تا شب، یک ثانیه هم، یک جای برجش بند نمیشد. ثانیهی اول میرفت کنار پنجره. اگر کلاغی، کبوتری، چیزی آن دور و بر بود، با تفنگش میزد. ثانیهی بعد میدوید و شکارش را میآورد و آبپزش میکرد و میخورد. ثانیهی بعد کفشهای پاشنه سیسانتیاش را پایش میکرد و تلقوتلق به طبقههای خالی برجش سر میزد. همه را مسخره میکرد. یک سطل آب روی گربهها خالی میکرد. مورچهها را با نوک کفشش شوت میکرد. از پنجره تف میانداخت به پروانههایی که دستش به آن ها نمیرسید.
- دسته بندی :
- نویسنده :
- مترجم :
- ناشر :
- قطع :
رقعی
- تعداد صفحات :
128
- شابک :
9786222043520
ثانیه خانم یک برج سیطبقهی خالی داشت. صبحها از وقتی بیدار میشد تا شب، یک ثانیه هم، یک جای برجش بند نمیشد. ثانیهی اول میرفت کنار پنجره. اگر کلاغی، کبوتری، چیزی آن دور و بر بود، با تفنگش میزد. ثانیهی بعد میدوید و شکارش را میآورد و آبپزش میکرد و میخورد. ثانیهی بعد کفشهای پاشنه سیسانتیاش را پایش میکرد و تلقوتلق به طبقههای خالی برجش سر میزد. همه را مسخره میکرد. یک سطل آب روی گربهها خالی میکرد. مورچهها را با نوک کفشش شوت میکرد. از پنجره تف میانداخت به پروانههایی که دستش به آن ها نمیرسید.
ثانیه خانم یک برج سیطبقهی خالی داشت. صبحها از وقتی بیدار میشد تا شب، یک ثانیه هم، یک جای برجش بند نمیشد. ثانیهی اول میرفت کنار پنجره. اگر کلاغی، کبوتری، چیزی آن دور و بر بود، با تفنگش میزد. ثانیهی بعد میدوید و شکارش را میآورد و آبپزش میکرد و میخورد. ثانیهی بعد کفشهای پاشنه سیسانتیاش را پایش میکرد و تلقوتلق به طبقههای خالی برجش سر میزد. همه را مسخره میکرد. یک سطل آب روی گربهها خالی میکرد. مورچهها را با نوک کفشش شوت میکرد. از پنجره تف میانداخت به پروانههایی که دستش به آن ها نمیرسید.
کتاب های مشابه
کتاب های دیگر از این ناشر
ارسال دیدگاه برای کتاب چشمبادمجانیها
پاسخ به
0 دیدگاه
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکنید!
دیدگاه خود را درباره این کتاب بنویسید!
دیدگاه شما بعد از تایید نمایش داده خواهد شد.