گرابس گرادی موهای قرمز سفتی دارد و برای سن خود کمی بزرگ است ، به این معنی که می تواند وارد فیلم های دارای درجه R شود. او از تاریخ متنفر است و عاشق بیکن ، موش صحرایی و بازی با خواهر بزرگ ترش است. وقتی او از سفر آخر هفته خانوادگی خودداری می کند ، هرگز حدس نمی زند که قصد دارد سفری وحشتناک را به تاریکی بپیماید. شیاطین گرسنه و گرگ های زوزه کش ، کابوس های بیدار او را تعقیب می کنند ... و زندگی او را تهدید می کنند. شخصیت اصلی با ماجراهای عجیب و غریب و دهشتناکی مثل قتل خانواده اش رو به رو می شود که سوالات متعددی همزمان در ذهن خواننده کتاب شکل می گیرد. تعلیق فوق العاده و حرفه ای این داستان باعث می شود مخاطب تا آخر داستان مدام راجع به جواب سوال های شکل گرفته در ذهنش گمانه زنی کند و با وقایع همراه شود. غافلگیر شود و همه پیش بینی هایش بر هم بخورد. چاپ نهم این کتاب توسط نشر قدیانی در سال 1399 وارد بازار کتاب شده است. این رمان جذاب توسط فرزانه کریمی به فارسی برگردانده شده است.