

انتخاب کیفیت کتاب
خوانده نشده و یا با احتیاط خوانده شده
عدم / حداقل مصرف شدگی
دوستدار محیط زیست
بدون خط خوردگی و یا هرگونه یادداشت شدگی
مناسب برای هدیه دادن
تعداد موجود در انبار : ۷ عدد
قیمت نو این کتاب :
۱۱۰٬۰۰۰ تومان!
تایید کیفیت توسط ریباکس!
قیمت : ۵۰٬۱۲۰ تومان
۳۰%کیفیت : در حد نو
"دختر شینا" کتابی نسبتاً مفصل از زبان همسر یکی از نظامی های کشته شده در جنگ ایران و عراق است. این کتاب جزو نخستین آثار منتشر شده در حوزه خاطرات زنان از جنگ ایران و عراق است. «دختر شینا» از 19 فصل تشکیل شده است. بعدازظهر بود و داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع میشد و به حیاط ختم میشد پایین می آمدم که یک دفعه پیش جوانی روبه رویم ظاهر شد جاخوردم زبانم بند آمد برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به همم گره خورد پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد آنقدر هول شدمه بودم که نتوانستم خواب سلامش را بدهم بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آنجا هم یک نفس به خانه خودمان رفتم زن برادرم خدیجه داشت و از چاه آب میکشید من را که دید دلو و آب اتز دستش رها شد و به ته چاه افتاد ترسیده بود گفتم چیشده چرا رنگت پریده؟
- دسته بندی :
- نویسنده :
- مترجم :
- ناشر :
- قطع :
رقعی
- تعداد صفحات :
264
- شابک :
9786001752629
"دختر شینا" کتابی نسبتاً مفصل از زبان همسر یکی از نظامی های کشته شده در جنگ ایران و عراق است. این کتاب جزو نخستین آثار منتشر شده در حوزه خاطرات زنان از جنگ ایران و عراق است. «دختر شینا» از 19 فصل تشکیل شده است. بعدازظهر بود و داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع میشد و به حیاط ختم میشد پایین می آمدم که یک دفعه پیش جوانی روبه رویم ظاهر شد جاخوردم زبانم بند آمد برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به همم گره خورد پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد آنقدر هول شدمه بودم که نتوانستم خواب سلامش را بدهم بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آنجا هم یک نفس به خانه خودمان رفتم زن برادرم خدیجه داشت و از چاه آب میکشید من را که دید دلو و آب اتز دستش رها شد و به ته چاه افتاد ترسیده بود گفتم چیشده چرا رنگت پریده؟
"دختر شینا" کتابی نسبتاً مفصل از زبان همسر یکی از نظامی های کشته شده در جنگ ایران و عراق است. این کتاب جزو نخستین آثار منتشر شده در حوزه خاطرات زنان از جنگ ایران و عراق است. «دختر شینا» از 19 فصل تشکیل شده است. بعدازظهر بود و داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع میشد و به حیاط ختم میشد پایین می آمدم که یک دفعه پیش جوانی روبه رویم ظاهر شد جاخوردم زبانم بند آمد برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به همم گره خورد پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد آنقدر هول شدمه بودم که نتوانستم خواب سلامش را بدهم بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آنجا هم یک نفس به خانه خودمان رفتم زن برادرم خدیجه داشت و از چاه آب میکشید من را که دید دلو و آب اتز دستش رها شد و به ته چاه افتاد ترسیده بود گفتم چیشده چرا رنگت پریده؟
کتاب های مشابه
کتاب های دیگر از این ناشر
ارسال دیدگاه برای کتاب دختر شینا: خاطرات قدمخیر محمدی کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر
پاسخ به
0 دیدگاه
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکنید!
دیدگاه خود را درباره این کتاب بنویسید!
دیدگاه شما بعد از تایید نمایش داده خواهد شد.