کتاب آخرین شاگرد 3: شب دزد ارواح

زمستان آن‌ سال سخت و طولانی‌تر از همیشه است و احتمالاً سخت‌تر از آن هم می‌شود! قصه از زمانی شروع می‌شود در شبی سرد و برفی، توماس در کنار استاد گرگوری و شومینه‌ی گرم خانه مشغول ورق زدن کتاب است. در همین زمان، در خانه به‌ صدا در می‌آید و این، آغاز اتفاقات عجیب آینده است. توماس از هویت غریبه‌ای که به خانه پناه آورده اطلاع چندانی ندارد، اما ظاهراً گرگوری به‌خوبی او را می‌شناسد؛ چون وقتی نامه‌ای مهر‌وموم شده از غریبه دریافت می‌کند، به توماس می‌گوید که سریع‌تر برای رفتن به خانه‌ی زمستانی، یعنی آنگلزرک آماده شود. البته توماس ابداً از این خبر خوش‌حال نخواهد شد؛ چراکه برای گذراندن زمستان هیچ‌جایی بدتر از دشت سرد آنگلزرک نیست؛ از طرف دیگر، تام شنیده که این دشت در اصل یک مکان تاریک و ممنوعه است و موجودات وحشتناکی در آن زندگی می‌کنند. اما هرآنچه که هست، توماس باید به‌زودی از راز غریبه و نامه‌ی عجیب او سردربیاورد؛ چرا که به‌ نظر می‌رسد خود او و استادش قرار است در آینده درگیر حوادثی شوم شوند!