ادبیات

هیچ کس مثل تو مال این جا نیست

کتاب هیچ کس مثل تو مال این جا نیست

کتاب هیچ کس مثل تو مال این جا نیست نوشته میراندا جولایبرچسب
قیمت نو این کتاب :

۷۸٬۰۰۰ تومان!

دسته بندی :
نویسنده :
مترجم :
ناشر :
وضعیت کالا :
دست دوم
قطع :

رقعی

تعداد صفحات :

86

شابک :

9789643626167

ادبیات معاصر
داستان کوتاه
جایزه ادبی
ناشران برگزیده
ادبیات آمریکا

معرفی کتاب

هیچ کس مثل تو مال این جا نیست

این داستانی است که وقتی دوست‌دخترت بودم برایت تعریف نمی‌کردم. مُدام سوال می‌کردی و سوال می‌کردی و حدس‌هایت هم زننده و دقیق بودند. آیا معشوقه‌ی مردی شده بودم که خرجی‌ام را می‌داد؟ آیا در بلودره هم مثل نوادا روسپی گری قانونی بود؟ آیا تمام سال مشغول بودم؟ دیگر واقعیت داشت به نظرم پوچ می‌آمد. همان موقع فهمیدم زمانی که حقیقت برایم پوچ و توخالی شود، دیگر دوست‌دخترت نخواهم بود. من نمی‌خواستم در بلودره زندگی کنم، اما طاقت این را هم نداشتم که از پدر و مادرم پول بخواهم و جای دیگری بروم. هر روز صبح ناگهان به یاد می‌آوردم که در این شهر ــ که از فرط کوچکی حتا شهر هم نبود ــ تنهای تنها زندگی می‌کنم. شهر درواقع فقط چندتا خانه بود در کنار یک پمپ بنزین. یک مایل دورتر، یک فروشگاه هم داشت. همین. من نه ماشین داشتم نه تلفن. بیست و دوساله بودم و هر هفته برای پدر و مادرم نامه می‌نوشتم و داستانی سرهم می‌کردم که بله، من در برنامه‌ای به نام « خ. ج. خ. » ( خواندن برای جوانان در معرض خطر ) شرکت دارم. هیچ‌وقت درست یادم نماند آن خ. ج. خ. را دقیقاً خلاصه‌ی چه عبارتی معرفی کرده‌ام. اما هر بار که در نامه‌هایم از آن « پروژه‌ی آزمایشی » می‌نوشتم، خودم از استعداد خودم در خلق خ. ج. خ. انگشت به دهان می‌ماندم. البته اصطلاح من درآوردی دیگرم ــ « مداخله‌ی زودهنگام » ــ هم بدک نبود. این داستان اصلاً طولانی نیست، چون نکته‌ی جالب آن سال این بود که تقریباً هیچ اتفاقی درش نیفتاد. ساکنان بلودره فکر می‌کردند اسم من ماریا است. من هیچ وقت نگفته بودم اسمم ماریاست، اما این اسم یک جوری سر زبان‌ها افتاد. با وجود این، جداً دلم می‌خواست اسم واقعی‌ام را به هر سه‌نفری که می‌شناختم بگویم. اسم این سه نفر، الیزابت، کلدا و جک جک بود. نمی دانم چرا اسم او دوتا جک داشت. در مورد اسم کلدا هم کاملاً مطمئن نیستم ، اما تلفظش این طوری بود و من هم با همین تلفظ صدایش می‌زدم. من همین آدم‌ها را می‌شناختم و مربی شنایشان هم شده بودم. این مربی‌گری در واقع مایه‌ی اصلی داستانم است، چون اطراف بلودره آب پیدا نمی‌شد و از استخر هم توی شهر خبری نبود.

کتاب ارزش معنوی دارد ، ولی ما به ظاهر و سلامت آن هم خیلی دقت میکنیم.
خرید کتاب از ریباکس یعنی ارزان، مطمئن و آسان.

کتاب های مشابه

مشاهده همه

کتاب های دیگر از این ناشر

مشاهده همه
نظرات

0 نظر

نظری وجود ندارد

اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکنید!

نظر خود را درباره این کتاب بنویسید!

نظر شما بعد از تایید نمایش داده خواهد شد.