جاناتان هایت ، روانشناس اجتماعی ، با استفاده از تحقیقات پیشگامانه ی 25 ساله ی خود در زمینه روانشناسی اخلاق ، نشان می دهد که چگونه قضاوت های اخلاقی نه از عقل بلکه از احساسات ناشی می شود. او نشان می دهد که چرا لیبرال ها ، محافظه کاران و آزادیخواهان چنین شهود متفاوتی در مورد درست و غلط دارند و نشان می دهد که چرا هر طرف در واقع در مورد بسیاری از نگرانی های اصلی خود حق دارد. در این کتاب ظریف و در عین حال قابل فهم و روان ، هایت کلید درک معجزه ی همکاری انسان و همچنین اختلافات و درگیری های ابدی ما را به شما می دهد. اگر برای درک عصبانیت آماده هستید ، کتاب ذهن درستکار را بخوانید. در قسمت اول کتاب ، نویسنده از تحقیقات برای نشان دادن شهود گرایی اجتماعی استفاده می کند ، اینکه چگونه باورهای مردم اساسا از شهود آنها سرچشمه می گیرد و فکر عقلانی اغلب برای توجیه باورهای اولیه به وجود می آید. وی از دیوید هیوم و ای. ویلسون به عنوان متفکرانی که به منطق بهای کمتری می دهند، در مقابل متفکران مشهورتر که برای منطق در شناخت اخلاقی جایگاه اصلی را در نظر می گیرند ، مانند لارنس کهلبرگ و مراحل استدلال اخلاقی وی نام برد. در بخش دوم کتاب ، وی نظریه مبانی اخلاقی را ارائه می دهد و آن را در عقاید سیاسی لیبرال ها ، محافظه کاران و آزادیخواهان در ایالات متحده به کار می برد. در قسمت سوم این کتاب ، هایت به توصیف "رفتار کندویی" در مورد انسان می پرازد.