کتاب حاضر حاوی داستان‌های کوتاه با موضوع اجتماعی، عاشقانه و جنگی است. عنوان‌های داستان‌ها عبارتند از: «در میان تونل»؛ «نگاه خیره»؛‌ «عذاب». در خلاصة داستان «نگاه خیره» آمده است: «ماری» با همسر یونانی خود «دیمیتریوس» و «هلن» که اهل یونان بود با مردی به نام «تام» ازدواج کرده‌اند. این دو خانواده در همسایگی هم زندگی می‌کنند و دوستان خوبی برای هم هستند. «هلن» به درخواست همسرش بچه‌دار شده است و زندگی معمولی خود را ادامه می‌دهد. امّا «ماری» در برابر خواست فرزند خود از طرف «دیمیتریوس» مقاومت می‌کند و این موضوع باعث ایجاد جدایی و فاصله بین آن‌ها شده است. تا جایی که «دیمیتریوس» به علّت بی‌توجهی‌ها و نگاه‌های خیرة «ماری» بیمار می‌گردد و «ماری» زمانی به هوشیاری می‌رسد که زندگی‌اش در حال فروپاشی است. سرانجام او با آشتی کردن با «دیمیتریوس» و قبول بچّه‌دار شدن زندگی خود را نجات می‌دهد و زندگی همراه با خوشبختی آن‌ها ادامه پیدا می‌کند.