کتاب رویافروشی دالرگات نوشته لی می‌یه کتابی در ژانر فانتزی، درباره شهر رویافروشی‌ای است به اسم دالرگات برای آدم‌ها و البته تمام موجودات زنده‌ای که از زندگی روزمره خود خسته شده‌اند. آن‌ها به رویافروشی دالرگات می‌روند و خاطرات لذت بخشی که در گذشته تجربه کرده‌اند را سفارش می‌دهند.

خلاصه داستان رویافروشی دالرگات نوشته لی می‌یه

رویافروشی دالرگات کجاست؟

در شهری اسرارآمیز در ضمیر ناخودآگاه جمعی ما پنهان شده است. یک فروشگاه بزرگ که رویا می‌فروشد. روز و شب بازدیدکنندگان انسان و حیوان از سرتاسر جهان، خواب‌آلود، با لباس خواب برای خرید آخرین ماجراجویی خود در رفت‌وآمد هستند.

هر طبقه در این فروشگاه بزرگ، نوع خاصی از رویاها را می‌فروشد، از جمله رویاهای نوستالژیک درمورد دوران کودکی شما، سفرهایی که رفته‌اید، غذاهای خوش‌طعمی که چشیده‌اید و همین‌طور رویاهای مرموزتر. در رویافروشی دالرگات با پنی یک تازه‌کار مشتاق ملاقات می‌کنیم. دالرگات، صاحب اصلی این فروشگاه پرزرق و برق و بزرگ است. اگناپ کوکو، تهیه‌کننده رویاهای خاص.

ویگو مایرز، کارمند بخش رمز و راز و همچنین گروهی از مشتریان کنجکاو که به‌طور مرتب از فروشگاه دیدن می‌کنند. هنگامی که یکی از گران‌ترین آرزوها در هفته اول استخدام شدن پنی به سرقت می‌رود، شما با پنی در جستجوی این آرزو همراه می‌شویم.

کتاب رویافروشی دالرگات برای چه افرادی مناسب است؟

یک ذهن ناخودآگاه جمعی را تصور کنید. دنیایی که در رویاهایمان وارد می‌شویم تا آرامش، الهام، امید، فرار یا حتی سال‌ها پس از رفتنمان پیامی برای یکی از عزیزانمان بگذاریم. این‌جا فروشگاه بزرگ دالرگات است و این مفهومی است که به زیبایی توسط نویسنده .در این فروشگاه ما رویاها را از طریق چشم پنی می‌بینیم.

چرا مشتریان مختلف به دنبال رویاهای خاص هستند و تاثیر این انتخاب ها در دنیای بیداری چیست؟ این دنیایی است که با خواندن کتاب به کشف آن می‌رویم.

 هیچ لحظه‌ای از درام یا تنش بالا در این کتاب وجود ندارد، اما مفهوم به اندازه زیادی منحصر به فرد و به خوبی اجرا شده است.

 این یک سفر زیبا به ضمیر ناخودآگاه و کشف دنیای پیچیده ذهن است که شما را در مورد رابطه بین خودآگاه و ناخودآگاه شگفت‌زده می کند. اگر به استدیو جیبلی و داستان‌های فانتزی علاقه دارید و از زندگی روزمره خسته شده‌اید، این کتاب مناسب شماست.

پیام کتاب رویافروشی دالرگات و نقاط قوت آن چیست؟

ما حدود یک سوم از زندگی خود را در خواب می گذرانیم، سوال این‌جاست در هنگام خواب چه اتفاقی برای ما می افتد؟ شاید این سوال برای شما پیش آمده باشد. این کتاب به زبانی ساده دنیای خواب و ناخودآگاه را برای ما شرح می‌دهد.

 پنی زن جوانی است که می خواهد وارد تجارت رویا شود. ما او را هنگام مصاحبه برای موقعیتی در فروشگاه ملاقات می کنیم و ابتدا با مالک مرموز مغازه، دالرگات ملاقات می کنیم.

هر شب مردم و حیوانات می توانند برای خرید رویا وارد فروشگاه شوند. شیوه پرداخت در این فروشگاه متفاوت است و فقط در صورت رضایت پرداخت می کنند. رویاهای مختلف زیادی وجود دارد که توسط سازندگان رویاهای مختلف طراحی شده است. در پایان سال، آن‌ها در چالش جوایز رویایی شرکت می کنند تا ببینند چه کسی برای کار رویایی خود مورد تجلیل قرار می گیرد و در کنار این شخصیت‌ها به لایه‌های پنهان ذهن می‌رویم.  

این کتاب علاوه بر اینکه یک ایده خارق‌العاده است، در مورد انسانیت حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. با خواندن کتاب با شخصیت‌هایی روبه‌رو می‌شوید که می خواهند الهام بگیرند یا می خواهند قسمت‌هایی ازبهترین خاطرات خود را ببینند. رویاهای تاریک تری وجود دارند که به افراد کمک می کنند تا با آسیب های گذشته خود روبرو شوند. علاوه بر دنیای رویاها، ما در مورد انعطاف پذیری انسان و تخیل آن‌ها می آموزیم. دالرگات شخصیتی جالب و چندلایه است. او درک عمیقی از انگیزه و آنچه مردم واقعاً نیاز دارند نشان می دهد. ما می بینیم که او رویاهایی را به مردم توصیه می کند که لزوماً خودشان آن را انتخاب نمی کنند و چون به آن رویاها نیاز دارند تا بهبود پیدا کنند، دالرگات رویاها را به آن‌ها پیشنهاد می‌کند. نویسنده در این کتاب جهانی می‌سازد که امکان وقوع اتفاقات برای مخاطب باورپذیر می‌شود.

.

جوایز و افتخارات کتاب رویافروشی دالرگات

فروش بیش از یک میلیون نسخه در کره جنوبی

در فهرست عناوین پرفروش سایت آمازون و...

درباره لی می‌یه نویسنده کتاب رویافروشی دالرگات:

لی می‌یه سال 1990 در بوسان به دنیا آمد. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکده علوم و مهندسی مواد دانشگاه ملی بوسان، به‌عنوان مهندس مشغول به کار شد. رویافروشی دالرگات اولین رمان این نویسنده است که مورد توجه زیادی قرار گرفت.

در بخشی از کتاب رویافروشی دالرگات نوشته لی می‌یه می‌خوانیم:

زمانی که من بیشتر از همه دوست دارم، وقتی است که همه در خواب هستند. وقتی در خواب هستی بابت گذشته پشیمانی نمی‌کنی و بخاطر آینده مضطرب نیستی. ولی آدم‌ها خواب را جز خاطرات خوش و بخشی از آینده بزرگ خود لحاظ نمی‌کنند. حتی کسانی که در لحظه خوابیده‌اند متوجه نمی‌شوند که خواب هستند.