پس از حادثه رانندگی که منجر به کشته شدن والدین و خواهر "جیمی" شد و وی را روی صندلی چرخدار رها کرد ، "جیمی" مدتی را در یک مرکز توانبخشی گذراند. کارمندان آنجا او را به خواندن کتاب های طنز و تماشای فیلم های کمدی تشویق می کردند. آنها گفتند خنده بهترین دارو است. به همین دلیل "جیمی" کمدین شده است. او عاشق لطیفه گفتن است. با وجود گذشته ی نسبتا تلخ "جیمی" ، این کتاب ناراحت کننده نیست. این اثر در مورد فوت والدین او نیست. این چیزی است که قبلا اتفاق افتاده و "جیمی" یک بچه قوی است. او به خواهر و پدر و مادرش می اندیشد اما موضوع اصلی داستان این نیست. این سه گانه در مورد "جیمی" در مدرسه و در مسابقات مختلفی است که برای اثبات خنده دارترین بچه کمدین سیاره در حال برگزاری است. حالا در "من جوکترینم 3" ، "جیمی گریم" بهتر از همیشه بازگشته است. پس از کسب امتیاز بزرگ در تلویزیون ملی در مسابقه ی نیمه نهایی ، همه توجهات به سمت او جلب شده. اما نه تنها دوستی های او دچار آسیب شده ، بلکه فشار ناشی از تهیه ی بهترین مطالب برای انجام آخرین استندآپ و به دست آوردن پیروزی نهایی در هالیوود ، فشار حداکثری را بر جیمی را وارد می آورد. ناگهان ، زندگی دیگر خیلی خنده دار به نظر نمی رسد. آیا جیمی می تواند جایزه ی بزرگ را بدون اینکه طرفداران ، دوستان و خانواده اش را کنار بگذارد، به دست بیاورد؟