کتاب ادبیات

ناطور دشت

کتاب ناطور دشت

کتاب ناطور دشت نوشته جروم‌دیوید سالینجربرچسب
انتخاب کیفیت کتاب
این کتاب به طور مستقیم از ناشر آن تهیه شده و کاملا نو میباشد.
تعداد موجود در انبار : ۴ عدد

تایید کیفیت توسط ریباکس!

۲۳۵٬۰۰۰ تومان
۲۲۳٬۲۵۰ تومان
۵%
کیفیت : نو
دسته بندی :
نویسنده :
مترجم :
ناشر :
وضعیت کتاب :
دست دوم
قطع :

رقعی

تعداد صفحات :

208

شابک :

9786007443811

رمان_خارجی
رمان
ناشران برگزیده
ادبیات آمریکا

معرفی کتاب

ناطور دشت

به قول آراز بارسقیان، مترجم کتاب، «ناطورِ دشت را آقاسلینجر ـ که همین تازگی‌ها عمرش را داده به شما ـ نوشته و داستان آدمی است شبیه من و خودت. داستان پسر جوانی که سعی دارد تو این دنیای نکبتی، پیچ‌وخم‌های زندگی را از سر بگذراند و ببیند آخرسر کجای این دنیا باید وایستد.» سلینجر ناطور دشت را در سال ۱۹۵۱ منتشر کرد تا شخصیت «هولدن کالفیلد » را تبدیل به دومین شخصیت داستانی جهان کند. هولدن با جهان خود بیگانه است.

او مظهر جوانانی است که در هر جای این دنیا ممکن است زندگی کنند. جوانانی که فشارها و تنش‌هایی از قبیل زندگی کردن مطابق قوانین، تلاش برای رهایی از ارتباطات بی‌معنای انسانی و محدود کردن شخصیتشان، آنان را از هر طرف احاطه کرده است: «اگر آمده‌ای بشنوی متولد کدام شهرم و کودکیِ نکبتم چطور گذشته و مامان بابام قبل از به‌دنیاآمدنم چه می‌کردند و چه می‌دانم از این دیویدکاپرفیلدبازی‌ها… بی‌خیال! اذیتت نمی‌کنم، راستش اعصابش نیست.

تعارف نکرده باشم این‌ها هم خمیازه‌آورند، هم اگر به گوش مامان بابام برسد که از زندگی‌شان چیزی درز داده‌ام، بنده‌خداها بواسیرشان در می‌رود. آن‌قدر حساس‌اند که نگو و نپرس، به‌خصوص بابا. نمی‌گویم مهربان نیستند چون توش شک ندارم، ولی خب زیادی حساس‌اند. بعدش هم قرار نیست عین این پیرمردها بشینم برات از سرگذشتم بگویم. فقط برات از بلایی می‌گویم که دوروورِ کریسمس سال پیش سرم آمد و جان‌به‌لبم کرد و کارم را به علافیِ این‌جا کشاند.

به برادرم دی‌بی هم این‌ها را گفته‌م. تو هالیوود کار می‌کند.»

کتاب ارزش معنوی دارد ، ولی ما به ظاهر و سلامت آن هم خیلی دقت میکنیم.
خرید کتاب از ریباکس یعنی ارزان، مطمئن و آسان.

کتاب های مشابه

مشاهده همه

کتاب های دیگر از این ناشر

مشاهده همه
نظرات

2 نظر

نرگس شریفی

۲۳ آذر ۱۴۰۳

یادآوری بعضی چیز ها کار سختی است‌ . تابستان همین امسال بود که من دوباره به این رمان برگشتم . پاییز پارسال خونده بودمش ولی دوست داشتم بعضی جاهاش رو دوباره بخونم . دفعه اول که خوندمش ، دو ماه طول کشید تا تمومش کنم . تو اون دو ماه کلی اتفاقات برام افتاد ‌و دلم برای یه نفر تنگ شده بود . این رمان تنها چیزی بود که من داشتم . قرار نبود تنها بخونمش ولی خب بعضی اوقات زندگی اون جوری که تو می خواستی پیش نمیره. گاهی اوقات تا حرف نزنی نمی دونی چه موضوعی برات مهم تره . خب آدم گاهی نمی‌تونه جلوی خودشو بگیره . پس اگه یه کم زدم تو جاده خاکی ، بهم خورده نگیر که چرا یه راست و ساده حرفمو نمی زنم . خب گاهی آدم نمی تونه . مخصوصاً وقتی کسی ازت بخواد . اون وقت که دیگه عمرا بتونی . ولش کن . من کسی را مجبور به کاری نمی کنم ؛ ولی اگر آمده ای بشنوی چرا باید این کتاب رو بار ها و بار ها خواند ، جواب می شود حرف اول خود مترجم ، یعنی آقای آراز بارسقیان ، پس خیلی کوتاه برات خلاصه ش می کنم : کتاب "ناطور دشت" را آقای جی.دی.سلینجر نوشته و داستان آدمی است شبیه من و خودت . داستان پسر جوانی که سعی دارد تو این دنیای نکبتی ، پیچ و خم زندگی رو از سر بگذراند و ببیند آخر سر ، کجای این دنیا باید وایستد و اینکه لذتی تو "دوباره خواندنش" هست که در یک بار خواندنش نیست . اگه الان تو دوره ای هستی که بیش از هر چیزی به این فکر می کنی که باید خودکشی کنی ؛ مثلاً دوست داری همین الان از پنجره اتاق بپری پایین ، تا از دست آدمای جعلی و تو ویترینی که دوره ت کردن خلاص بشی ، لطفاً به حرفم گوش بده . منم تو این شرایط و موقعیت بودم و حسی رو که داری تجربه می کنی داشتم . مثلاً اگه مطمئن بودم به محض اینکه می خورم زمین کسی هست تا پارچه ای چیزی روم بندازه ، درجا می پریدم . چون دوست نداشتم جماعت فضول بدن آش و لاشم رو تماشا کنن . فقط می خوام بدونی که روز های بهتری تو راهه . پس لطفاً نرو ، بمون ، برگرد . این نکته ای بوده که کسایی که بعد از خوندن این کتاب یا به زندگی خودشون پایان دادن یا آدم جعلی های اطرافشون ، نمی دونستن و کسی رو نداشتن که بهشون بگه . بیشتر از این نمی تونم توضیحش بدم . حتی اگه می تونستم هم دلم نمی خواست عین آدم بگویم . پس فقط امیدوارم همین قدر که کتاب را خوانده ای یا می خوانی یا خواهی خواند ، دوستش داشته باشی . همین .

دلارام اسماعیلی

۲۹ آذر ۱۴۰۳

📚کتاب #ناتور_دشت داستان سه‌ روزه‌ از زندگی نوجوان شانزده ساله‌ امریکایی به نام #هولدن_کالفیلد از زبان خود او است . هولدن در اوایل کریسمس به دلیل ضعف تحصیلی از دبیرستان اخراج میشود و باید به خانه‌شان در نیویورک برگردد و... #دی_جی_سلینجر در داستان از تنهایی و انزوای انسان‌ امروزی میگوید زبان کتاب فوق‌العاده صریح همراه با الفاظ تند کوچه‌ و بازاری است که باعث میشه به راحتی با کتاب ارتباط برقرار کرد 🔖همش مجسم میکنم چند تا بچه کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی می کنن هزار هزار بچه کوچیک ؛ و هیشکی هم اونجا نیست. منظورم آدم بزرگه. غیر من منم لبه یه پرتگاه خطرناک وایساده م و باید هر کسی رو که می آد طرف پرتگاه بگیرمیعنی اگه یکی داره می دوئه و نمی دونه داره کجا می ره من یه دفه پیدام میشه و می گیرمش. تمام روز کارم همینه ناتور دشتم. می دونم مضحکه ولی فقط دوس دارم همین کارو بکنم. با که میدونم این کار مضحکه! 🔖پسر، وقتی یکی می‌میره، حسابی مرتبش می‌کنن. امیدوارم اگه واقعا مردم، یه نفر پیدا شه که عقل تو کله‌ش باشه و پرتم کنه تو رودخونه، یا نمی‌دونم، هر کاری بکنه غیر گذاشتن تو قبرستون. اونم واسه این‌که مردم بیان و یکشنبه‌ها گل بذارن رو شکمم و این مزخرفات. وقتی مردی گل می‌خوای چیکار؟

نظر خود را درباره این کتاب بنویسید!

نظر شما بعد از تایید نمایش داده خواهد شد.